کد مطلب:154151 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105

مختار دعوت و تبلیغات را شروع می کند
پس از آن كه بیعت با مختار تمام شد، مبلغین و دعوت كنندگان خود را در كوفه منتشر ساخت آنان با تمام قوا و از هر وسیله ای به نفع تبلیغی استفاده می كردند حتی در مجلس سلیمان بن صرد می رفتند و كسانی را كه با سلیمان وعده همكاری داشتند به بیعت مختار دعوت می كردند، و مخصوصا با حربه دعاوی مختار و انتقاد این كه علیه سلیمان از او آموخته بودند شیعیان را از گرد سلیمان به سوی مختار می كشانیدند، گاهی اوقات شخص مختار در مجلس سلیمان حاضر می شد و با افراد از نزدیك تماس می گرفت و آنان را با این كلمات تبلیغ می نمود:

من از طرف ولی امر و معدن فضل و وصی امیرمؤمنان و امام مهدی به سوی شما مأمور شده ام، و به امریكه شفاء دردها و موجب اكمال نعمت و كشتن دشمنان است مأموریت دارم، خداوند سلیمان بن صرد را حفظ كند ولی او پیرمردی است از كار افتاده و اسقاط شده كه دیگر نیروی مبارزه ندارد بلكه استخوانش نرم گردیده، و باضافه بصیرت و تجربه در جنگ


او خودش و شما را به كشتن می دهد و كاری هم از پیش نمی برد.

اما من وظیفه خاصی دارم كه بر طبق آنچه مأمورم اقدام می كنم كه با این وضع دوستان عزیز، و دشمنان نابود خواهند شد، و دلهای مجروح شیعیان درمان می شود، بیائید حرف مرا بشنوید و مرا اطاعت كنید و بی جهت خود را بكشتن ندهید كه آنچه شما بدان امیدوارید به وسیله من انجام خواهم شد.

با این تبلیغات توانست عده از شیعیان را با خود همدست كند ولی بزرگان شیعه با سلیمان بودند و كسی را با او همردیف نمیدانستند، در حقیقت وجود سلیمان مانع بزرگی برای مختار بود [1] .


[1] طبري 534:7.